محمد متين پرنده ي كوچك خوشبختيه منمحمد متين پرنده ي كوچك خوشبختيه من، تا این لحظه: 12 سال و 11 ماه و 8 روز سن داره
هومن اميد زندگيهومن اميد زندگي، تا این لحظه: 9 سال و 4 ماه و 9 روز سن داره

متین عشقی و هومن

نوبر بستني در برف و يخبندان

17|11|92  بستني يكي از اون چيزاييه كه به جونت بسته اس .ومن مجبوربودم از پاييزكه هوا كم كم روبه سردي ميره.يه كم ميزان بستني خريدن رو برات كم كنم تا كم كم از يادت بره و توي زمستون به مشكل نخوريم. اما تو مگه يادت ميرفت؟ هر وقت يه مغازه ميديدي كه روي درش عكس بستنيه(مامان من بستني ميخوامت )شروع ميشد. وديگه به بستني زمستوني ام كه رضايت نمي دادي. خلاصه هر دفعه به يه بهونه اي از بستني خريدن تفره ميرفتم. تا اين كه"يه روز: داشتيم باهم تلويزيون تماشا ميكرديم كه تبليغات كفش تن تاك شروع شد. باكمال ناباوري ديدم كه دوتا بچه با كلاه و شال گردن و كاپشن به باباشون ميگن كه بابا بريم بستني بخوريم؟ بعد دو تا بستني گرفتن دستشون ...
13 اسفند 1392

عيدتون مبارك ....(ااا راستي راستي عيد داره مياد؟)

اي واي داره عيد مياد حالا چي كار كنيم.خونه رو چه جوري تميز كنيم. شيشه هارو"اجاق گاز و چه جوري برق بندازيم؟ غصه نخور... حالا من ميگم                          اي واي فكر كنم متنش تبليغاتي شد.نه؟؟؟ عيب نداره..  براي شستن شيشه ها.... شيشه هارا با محلول اب و صابون بشوييد وبعد با روز نامه پاك كنيد. همچنين ميتوانيد شيشه هارا با محلولي از اب گرم و سركه بشوييد. براي شستن اجاق گاز.... كمي پودر لباسشويي وسركه  ويا سركه به هراه جوش شيرين" ميتوانيدگاز راتميز كنيد اين روش براي شستن هرجاي چرب ديگه اي هم جواب ميده.امتحان كنيد براي شستن فر وماكروفر.... از كمي جوش شيرين و اب ليمو ترش به همراه مايع ظرفشويي ...
13 اسفند 1392

گفته ها و ناگفته ها

       ادمي فربه شود از راه گوش                                       جانور فربه شود از حلق ونوش پسرم"پسرعزيزم نميخوام اين دفترچه ي خاطراتي رو كه برات باز كردم با جمله ها وحرف هاي بي مفهوم كه گفتنشون جزمشغول كردن ذهن تو هيچ سودي نداره پركنم. نميخوام ازكينه هاو بي معرفتي ها و دشمني هاي ادما بگم كه نه تنها هيچ سودي نداره بلكه ذهن پاك و بي الايش تو رو كدر ميكنه و فكر تورو از راه موفقيت دور. بلكه فقط از تجربه هام ميگم تجربه هايي كه از ديدن وشنيدن و لمس كردن تو اين رابطه ها"رابطه هايي كه تو محيط پيرامونم داشتم به دست اوردم.           ‌‌(مارا زندگي ساخت"اي كاش شمارا انديشه ها بسازد) اينو هميشه يادت باشه اگه روز خ...
13 اسفند 1392

دل نوشته(ازطرف بابا هادي و دايي اشكان)

١٤|١١|٩٢بابا بزرگ متين جان نوه ي عزيزم وقتي كه بزرگ شدي ومدرسه رفتي"توي راه مدرسه هواست باشه كه بازيگوشي نكني و زودبه خونه برگردي تا مامان زهرا دلواپس تونشه. به حرف غريبه ها توي خيابون گوش نكن. با دوستانت دوست باش وتوي مدرسه باكسي دعوا نكن پسر گلم. درس هاتو خوب بخون تا اينده ي خوبي داشته باشي. سعي كن پدر ومادرت و هميشه از خودت راضي نگه داري.                           دوست دارم بابا جوني ١4|11|92 دايي اشكان پسركوچولوي شر وشيطون انقدر مزه ميده اون موقع هايي كه سر به سرت ميذارم واذيتت ميكنم وتو لب و لوچه تو اويزون ميكني ويه گوشه ميشيني و ميگي                                   من باهات قهرم... ...
13 اسفند 1392

دل نوشته(ازطرف مامان جوني)

13|11|92 متين جان نوه ي گلم تا زماني كه زنده هستم فقط از تو ميخوام كه درستو بخوني و(دكتر"مهندس...) يا به هرمقام وهرچيزي كه خودت ميخواي دست پيدا كني. واگرهم من روزي بين شما نبودم هم ميخوام كه اينوفراموش نكني. براي موفق شدنت فقط درس بخون وتلاش كن.                         برات ارزوي موفقيت ميكنم (اگر من از بين شما رفتم منو فراموش نكن و هر شب جمعه به من سربزن)                                دوست دارم از طرف مامان جوني توي پست هاي بعدي حتما از  بابا هادي و بابارشيد و مامان اكرم وعمه اعظم ودايي افشين ودايي اشكان ميخوام كه برات دل نوشته هايي بذارن تا هميشه برات باقي بمونه. ...
13 اسفند 1392

راز هاي زيبايي

١_قبل ازخواب صورت خودرا باپنبه اغشته به لوسيون پاك كننده "صورت خودرا پاك كنيد 2_پس از پاك كردن صورتتان را بايك ماساژ سريع مرطوب كنيد. 3_با محلول هاي ملايم صورت خودراشستشودهيد. 4_بخور اب گرم دهيد.بخورباعث باز شدن منافذ پوست ميشود ومرطوب شدن پوست را افزايش ميدهد واسترس راكم ميكند. 5_به ميزان كافي اب بنوشيد"قبل ازخواب يك ليوان اب بنوشيد باعث خارج شدن عباصر سمي از بدن ميشود
13 اسفند 1392

7مورد اشپزخانه اي

1_  اگربعد از پاك كردن سبزي يا خورد كردن بادنجان دستانتان رنگي شد.قبل از شستن باصابون"باپنبه اغشته به الكل يا اب  ژاول  بشوييد. 2_ اگر درون سطل برنجي كه براي مدت طولاني از ان استفاده نكرده ايديد حشره هاي  ريز بود.لابه لاي برنج نمك بپاشيد.قبل از مشاهده ي حشره نيز ميتوان اين كار را انجام داد. 3_در فريزرتان گوشت و ماهي را جدا از سبزي قرار دهيد. 4_ادويه ها وسبزي هاي معطر را درون شيشه ي در بسته قرار دهيد. 5_پس از سرخ كردن سير وپياز در خانه از دانه هاي معطر قهوه يا دارچين استفاده كنيد. 6_براي جلوگيري از كپك زدن ترشي به ان گلپر و براي جلوگيري ازكپك زدن مربا به ان دارچين اضافه كنيد. 7_براي جلوگيري از چسبيدن سيب زميني به تابه...
13 اسفند 1392

انواع ماسکها

ماسك پرتقال                  درمان جوش هاي غرورجواني(اكنه)  يك پرتقال راپوست كنيد هسته ها وپوست هاي نازك پره هاي ان راجداكنيد وروي پوست صورت بخوابانيد وپس از20دقيقه با اب سردبشوييد. براي افرادي باپوست خشك مناسب نيست ماسك هويج                             رفع سموم پوست  1_هويجومقداري جعفري را در مخلوط كن به صورت پوره دراوريد اين ماده را روي صورت وگردن بماليد وبعد از 20 دقيقه با اب ولرم بشوييد.  2_براي شفافيت پوست:يك قاشق سوپ خوري شير را بايك قاشق چايخوري هويج و يك قاشق چايخوري اب پرتقال ويك قاشق چايخوري عسل اب شده را مخلوط كنيد و روي صورت بماليد وبگذاريد 15 دقيقه بماند.وبعدبشوييد  ماسك براي از بين بردن لكه هاي صورت لكه هاي بارد...
13 اسفند 1392

به روايت متين(كوه ها خورشيد را بيدار ميكنند)

7|11|92 روز دوشنبه يه روز كه داشتيم با ماشين به مهموني ميرفتيم تو توي جاده متوجه كوه هاي اطراف جاده شدي وازمن پرسيدي كه مامان اون چيه؟ من برات توضيح دادم كه مامان اون كوهه. كوه ها خيلي بلندند طوري كه به اسمون ميرسن. بعد توپرسيدي به خورشيدم ميرسن؟ من گفتم شايدبرسن چطور مگه مامان؟ تو گفتي مامان پس ميشه بريم بلاي كوه خورشيد وبيدار كنيم؟ ميخواستم اون لحظه درسته قورتت بدم اونقدر كه تو خوشمزه سوال پرسيدي. من گفتم نه مامان كوه ها اونقدر بلند نيستند كه دست ما به خورشيد برسه. بعد تو پرسيدي به ابرا چي؟ من گفتم به ابرا ممكنه برسه. كوه ها به ابرا ميرسن. بعدتو گفتي پس ميريم بالاي كوه رو ابرا خورشيدو بيدار ميكنيم. من گفتم باشه مامان. عمه جونتم كه كنا...
13 اسفند 1392

برف شادي(ادم برفي خانگي)

١١|١٠|٩٢  چهارشنبه چهارشنبه ي هفته ي پيش كه برف زيبايي شروع به باريدن كرد من به شما قول ديدن برف رودادم. اما شما از اون لحظه اي كه من اين حرفو زدم حاضر شده بودي واصرار ميكردي كه مامان منوببر برفو ببينم.منم قبول كردمو بردمت يه كم برفي روكه توي حياط مامان جون نشسته بود رو بهت نشون دادم و يه كم از برفارو به دستت دادم تا لمسش كني بعد تو سريع طوري كه شوك بهت وارد شده باشه و انتظار يخ بودن رو از برف نداشته باشي برف رو از دستت به زمين انداختي وگفتي مامان چقدر   رخه(يخه).بعد راه افتاديم به سمت خونه ي خودمون توي راه با تعجب به برفايي كه از اسمون به زمين ميريختن نگاه ميكردي.بارون رو ديده بودي اما برف و بارش برف رو اولين بار بود كه تجربه ميكردي....
13 اسفند 1392